معنی ขัดขวาง ขัดขวาง بازداشت کردن، مانع شود، بازدارنده، مانع شدن، مختل کردن، مخالفت کردن، محدود کردن، جلوگیری کردن، موانع دیکشنری تایلندی به فارسی