معنی ขัดแย้ง ขัดแย้ง مخالف، درگیری، تضاد داشتن، درگیر، به طور متناقض، بحث برانگیز، مخالفت کردن، متناقض، ناهماهنگ، غیرقابل قبول دیکشنری تایلندی به فارسی