معنی การฟื้นฟู การฟื้นฟู استرداد، مرمّت، جبران، بهبود، بازسازی مجدّد، باززایی، قابلیّت تجدید، بازسازی، احیاء اِستِرداد، مَرِمَّت، جُبران، بِهبود، بازسازی مُجَدَّد، باززایی، قابِلیَّتِ تَجدید، بازسازی، اِحیاء دیکشنری تایلندی به فارسی