معنی แก้ตัว
แก้ตัว
توجیه کردن، بهانه
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با แก้ตัว
ก้มตัว
ก้มตัว
قوز کَردَن، تَعظیم کُن
دیکشنری تایلندی به فارسی