معنی เลื่อน เลื่อน تعطیل کردن، لغزش، به تعویق انداختن، تعویق انداختن، اسکرول کردن دیکشنری تایلندی به فارسی
เตือน เตือน تَوصِیَه کَردَن، هُشدار دَهَد، اِحتیاط کَردَن، هُشدار دادَن، یادآوَری کَردَن دیکشنری تایلندی به فارسی