معنی เรอ
เรอ
آروغ زدن
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با เรอ
รอ
รอ
اِنتِظار کَردَن، صَبر کُن، صَبر کَردَن، مُنتَظِر بودَن، مُنتَظِر
دیکشنری تایلندی به فارسی