معنی wima
wima
عمودًا، عمودی، عمودیت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wima
lima
lima
پَنج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wina
wina
گُناهکاری، تَقصیر، قابِلِ مَلامَت بودَن، قابِلِ مُجازات، گُنبَدی
دیکشنری لهستانی به فارسی
wema
wema
خِیرخوٰاهی، خوبی، مِهربانی، خُوشایَندی، فَضیلَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
bima
bima
بیمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ima
ima
اِشارات، نِگاه، اِشارِه، اِشارِه مُبهَم
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی