ترجمه wasi wasi به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wasi wasi
wasiwasi
- wasiwasi
- بی قَرار، اِضطِراب، اِضطِراب ها، نِگَران، نِگَرانی، نِگَران بودَن، بُرِش خُوردِگی، بی تاب، ناراحَت، آشُفتِه، بَدگُمان، بی اِعتِماد، اَعصاب خُوردِگی، آشُفتِه کُنَندِه، مُرَدَّد، بی قَراری، ناپایدار، مَشکوک، ناراحَتی، نِگَران کُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی