معنی wa kulazimisha
wa kulazimisha
اجباری، قانع کننده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wa kulazimisha
kwa kulazimisha
kwa kulazimisha
بِه طُورِ اِجبار آمیز، با اِجبار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya kulazimisha
ya kulazimisha
اِلزامی، قانِع کُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی