معنی wa kati
wa kati
میانه، وسط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wa kati
wakati
wakati
لَحظِه، زَمان، بِه مُوقِع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kazi
kwa kazi
حِرفِه ای طُور، بَرایِ کار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa kali
kwa kali
شدیداً، بِه شِدَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa haki
wa haki
شایِستِه، اَز عِدالَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya kazi
ya kazi
عَمَلکَردی، اَز کار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa nani
wa nani
چِه کَسی، کِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa maji
wa maji
آبی، اَز آب
دیکشنری سواحیلی به فارسی