معنی wa karibu
wa karibu
صمیمی، بستن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wa karibu
kwa karibu
kwa karibu
بِه طُورِ نَزدیک، اَز نَزدیک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa aibu
wa aibu
رَذیل، اَز شَرم
دیکشنری سواحیلی به فارسی