معنی wa amani
wa amani
آشتی طلب، از صلح، آرام
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با wa amani
kwa amani
kwa amani
صُلح آمیز، دَر آرامِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa zamani
wa zamani
گُذَشتِه، سابِق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa imani
kwa imani
با اِطمینان، با ایمان، با صِداقَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa awali
wa awali
پیشین، اَصلی، قَبلی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ya zamani
ya zamani
قَدیمی و کُهنِه، قَدیمی، تِکرَاری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa ndani
wa ndani
دَرونی، داخِلی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa nani
wa nani
چِه کَسی، کِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa maji
wa maji
آبی، اَز آب
دیکشنری سواحیلی به فارسی