معنی uyundo
uyundo
بازسازی، ساختار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با uyundo
imundo
imundo
کَثیف، ناپاک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ufunuo
ufunuo
وَحی، مُکَاشَفِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ufundi
ufundi
هُنَر، صَنایِع دَستی، فَنّی بودَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
upendo
upendo
مَحَبَّت، عِشق، دِل رَحمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
muundo
muundo
ساختار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mdundo
mdundo
ریتم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
utundu
utundu
شِیطَنَت، حُفرِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
fundo
fundo
پَس زمینِه، پایین
دیکشنری پرتغالی به فارسی