jumla jumla مَجموعی، کُل، عُموم گَرایی، کُلّی، جَمع بَندی، کُلّی بودَن، تَمامِیَت، عُمده دیکشنری سواحیلی به فارسی
uyumlu uyumlu هَمکاری کُنَندِه، سازِگار، اِنعِطاف پَذیر، مُطابِق، هَم خوٰان، هَماهَنگ دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی