معنی udogo
udogo
کم جثّگی، کوچکی، ریزاندام بودن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با udogo
ubogo
ubogo
بِه طُورِ اَندَک، تَأسُف بار
دیکشنری لهستانی به فارسی
ndogo
ndogo
میکرُوسکوپی، کوچَک، مینی، مینیاتوری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mdogo
mdogo
جَوانتَر، جونیور، مَحدود، جُزئی، ریز، کوچَک
دیکشنری سواحیلی به فارسی