ترجمه udhibiti به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با udhibiti
kudhibiti
- kudhibiti
- کُنتُرُل کَردَن، کُنتُرُل کُنید، کُنتُرُل کُنَندِه، مَحدود کَردَن، دَستکاری کَردَن، تَنظِیم کَردَن، سَرکوب کَردَن، سَرکوب کُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uthabiti
- uthabiti
- قاطِعیَّت، قَوام، اِصرار، اِستِحکام، چَسبَندِگی، تَصمِیم گیری، ثَبات، پایداری، اِستِقامَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی