معنی onyesho
onyesho
نمایش، نشان می دهد، ظهور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با onyesho
monyesho
monyesho
نَمایِشگَر، نِشان می دَهَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
onyesha
onyesha
اِشارِه کَردَن، نِشان می دَهَد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maonyesho
maonyesho
نَمایِش، اِجراها، نَمایِشگاه، اِجرا، خودنَمایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
onesto
onesto
صَادِق، صادِقانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی