معنی mzee
mzee
مسن، پیرمرد، بالغ، قدیمی، محتاط، ارشد، موقّر، شرور
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mzee
uzee
uzee
سالخُوردِگی، پیری، کُهنِگی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
zee
zee
دَریا
دیکشنری هلندی به فارسی