معنی mzazi
mzazi
والد، پدر و مادر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mzazi
mlazi
mlazi
سُست، جِت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mkazi
mkazi
ساکِن، یِک ساکِن، مُقیم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
uzazi
uzazi
باروَری، تَولِید مِثل، مادریّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی