معنی muhoji
muhoji
بازپرس، مصاحبه کننده
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با muhoji
kuhoji
kuhoji
بازجویی کَردَن، سُؤال کَردَن، فُضولی کَردَن، آزمون دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی