ترجمه mjinga به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mjinga
ujinga
- ujinga
- بی دِقَّتی، حِماقَت، بی مُبالاتی، بی اَدَبی، نادانی، مُزاحِمَت، خِرِفت بودَن، کَم عُمقی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kinga
- kinga
- ایمِنی، مَصونیَّت، پیش دَستانِه، پیشگیرانِه، بِه طُورِ پیشگیرانِه، مُحافِظ، مُحافِظَتی
دیکشنری سواحیلی به فارسی