معنی metabo
metabo
متابولیک، کوهنوردی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با metabo
meraba
meraba
دَست زَدَن بِه، اَنگُشت گُذاری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
metafor
metafor
اِستِعارِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
metabool
metabool
مِتابُولیک
دیکشنری هلندی به فارسی
metali
metali
فِلِزّی، فِلِزات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
metodo
metodo
رَوِش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی