معنی mchonga
mchonga
پیکر تراش، منبّت کار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mchonga
mchanga
mchanga
نارَس، شِن و ماسِه، جَوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuchonga
kuchonga
تراشیدَن، کَندِه کاری کَردَن، مُجَسَّمِه ساختَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mchango
mchango
مُشارِکَت، اِهدا، مُؤَثِّر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
changa
changa
دَر هَم پیچیدِه، جَوان
دیکشنری سواحیلی به فارسی