معنی mazoea
mazoea
آشنایی، عادات، عادت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mazoea
kuzoea
kuzoea
عادَت دادَن، عادَت کُن، آداپتِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
makosa
makosa
اِشتِباه، اِشتِباهات، عُیوب، نادُرُست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maenea
maenea
شُیوع، مَناطِق
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maziwa
maziwa
شیری، شیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
madoa
madoa
خال خال، لَکِّه ها، راه راه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
maze
maze
هَزارتو، پیچ و خَم
دیکشنری سواحیلی به فارسی