معنی mateke
mateke
ریزش بزاق، لگد زدن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با mateke
mateka
mateka
گِرِفتار، اَسیر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
materi
materi
مادّی، مَواد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mature
mature
بالِغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
matesa
matesa
شِکَنجِه دادَن، رَنج کِشیدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
matone
matone
پاشیدِه، قَطرِه مِی کُند
دیکشنری سواحیلی به فارسی
matokeo
matokeo
عَواقِب، نَتایِج، نَتیجِه، نَتیجِه دادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mateso
mateso
رَنج، شِکَنجِه، اَذیَّت، تَحمیل، آزار، عَذاب، مُصیبَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
matka
matka
مادَر، مادَری
دیکشنری لهستانی به فارسی