معنی mara kwa mara mara kwa mara به طور مداوم، گاهی اوقات، مکرّر، تردّد، اغلب، تکرار، گاه به گاه، به طور دوره ای، مکرّراً، به طور مکرّر دیکشنری سواحیلی به فارسی