جدول جو
جدول جو

معنی kwa usawa

kwa usawa
به طور متوازن، به طور مساوی، به طور یکنواخت، به طور صاف، به طور هماهنگ، به طور هماهنگ و سازگار، به طور افقی، به طور متقارن
دیکشنری سواحیلی به فارسی

واژه‌های مرتبط با kwa usawa

kwa busara

kwa busara
با هوشیاری، عاقِلانِه، بادِقَّت، بااِحتیاط، مُدَبِّرانِه، بِه طُورِ مُحتاطانِه، مَنطِقی، مَعقولانِه، بِه طُورِ عاقِلانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی