ترجمه kwa usafi به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa usafi
kwa ukali
- kwa ukali
- بِه طُورِ خَشِن، با شِدَّت، بِه طُورِ تَهَاجُمی، بِه طُورِ تُند و بی رَحمانِه، بِه طُورِ سوزانَندِه، بی رَحمانِه، بِه طُورِ بی اَدَب، خام، زِبَر، بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت، بِه صورَتِ خَشِن، بِه طُورِ تُند، با دِقَّت، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه طُورِ ناهَموار، بِه شِدَّت اِنتِقاد آمیز، با خُشونَت، بِه طُورِ دَقیق، بِه طُورِ سَختگیرانِه، بی اَدَبانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa uwazi
- kwa uwazi
- صَریحاً، بِه وُضوح، آشِکارا، بِه طُورِ واضِح، بِه طُورِ آشِکارا، شَفّافانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa ustadi
- kwa ustadi
- بِه طُورِ شایِستِه، بِه طَرزِ ماهِرانِه ای، ماهِرانِه، بِه طُورِ دِرَخشان، نَجِیبانِه، با ظِرافَت، با شُکوه، با وَقار، با وَقار و شیک، چابُکانِه، با مَهارَت، بِه طُورِ باوُقار، بِه طُورِ فَصیح، بِه طُورِ ماهِرانِه، بِه طُورِ اُستادانِه، چابُک وار، ظَریفانِه، بِه طُورِ بَرتَر، با تَدبِیر، مُؤَدَّبانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa usawa
- kwa usawa
- بِه طُورِ مُتِوازِن، بِه طُورِ مُساوی، بِه طُورِ یِکنَواخت، بِه طُورِ صاف، بِه طُورِ هَماهَنگ، بِه طُورِ هَماهَنگ و سازِگار، بِه طُورِ اُفُقی، بِه طُورِ مُتِقارِن
دیکشنری سواحیلی به فارسی