ترجمه kwa uhai به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa uhai
kwa haki
- kwa haki
- شایِستِه، بَرایِ عِدالَت، بِه طُورِ مُنصِفانِه، با اِنصاف، بِه حَق، عادِلانِه، حَقاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa ukali
- kwa ukali
- بِه طُورِ خَشِن، با شِدَّت، بِه طُورِ تَهَاجُمی، بِه طُورِ تُند و بی رَحمانِه، بِه طُورِ سوزانَندِه، بی رَحمانِه، بِه طُورِ بی اَدَب، خام، زِبَر، بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت، بِه صورَتِ خَشِن، بِه طُورِ تُند، با دِقَّت، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه طُورِ ناهَموار، بِه شِدَّت اِنتِقاد آمیز، با خُشونَت، بِه طُورِ دَقیق، بِه طُورِ سَختگیرانِه، بی اَدَبانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa uwazi
- kwa uwazi
- صَریحاً، بِه وُضوح، آشِکارا، بِه طُورِ واضِح، بِه طُورِ آشِکارا، شَفّافانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی