معنی kwa ufanisi kwa ufanisi فعّال، به طور مؤثّر، سازگارانه، ماهرانه، به طور سازگار، به طور ماهرانه، به طور قابل تصوّر، به طور کارآمد، به طور بیانی، به طور دقیق، به طور روان، به طور منابعی، به طور برجسته، به طور مناسب، صرفه جویی وار دیکشنری سواحیلی به فارسی