معنی kwa ubaguzi kwa ubaguzi متعصّبانه، با تبعیض، شووینیستی، با تمیز دادن، تبعیض آمیزانه دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa uchaguzi kwa uchaguzi بَرگُزیدِه، بَرایِ اِنتِخابات، اِنتِخابی، اِنتِخاباتی دیکشنری سواحیلی به فارسی