معنی kwa tabia
kwa tabia
از نظر رفتاری، با رفتار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa tabia
kwa kabila
kwa kabila
بِه طُورِ قَبیلِه ای، تَوَسُط قَبیلِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa hatia
kwa hatia
بِه طُورِ مَلامَت آمیز، بَرایِ گُناه، با اِحساسِ گُناه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa tamaa
kwa tamaa
با آرِزو، بَرایِ شَهوَت، بِه طُورِ پُرخُوری، شَهَوانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی