ترجمه kwa kihisia به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa kihisia
kwa hisia
- kwa hisia
- بِه طُورِ اِحساسی، با اِحساس، بِه طُورِ مَحسوس، بِه طُورِ حِسّی، حَسّاسانِه، حِسّی، بِه طُورِ مَلموس، اَز نَظَرِ خُلقی، بیشُعورانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی