ترجمه kwa kazi به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa kazi
kwa wazi
- kwa wazi
- با ذِهن رُوشَن، بَدیهی اَست، واضِح، بِه طُورِ عَینی، بِه طُورِ آشِکار، بِه طُورِ واضِح، بِه طُورِ صَریح، بِه طُورِ آشِکارا، رُوشَنی بَخش، بِه طُورِ قابِلِ تَوَجُّه، بِه طُورِ سادِه، آشِکارا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa haki
- kwa haki
- شایِستِه، بَرایِ عِدالَت، بِه طُورِ مُنصِفانِه، با اِنصاف، بِه حَق، عادِلانِه، حَقاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی