ترجمه kwa kali به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa kali
kwa ukali
- kwa ukali
- بِه طُورِ خَشِن، با شِدَّت، بِه طُورِ تَهَاجُمی، بِه طُورِ تُند و بی رَحمانِه، بِه طُورِ سوزانَندِه، بی رَحمانِه، بِه طُورِ بی اَدَب، خام، زِبَر، بِه طُورِ شَدید، بِه شِدَّت، بِه صورَتِ خَشِن، بِه طُورِ تُند، با دِقَّت، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه طُورِ ناهَموار، بِه شِدَّت اِنتِقاد آمیز، با خُشونَت، بِه طُورِ دَقیق، بِه طُورِ سَختگیرانِه، بی اَدَبانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی