جدول جو
جدول جو

معنی kwa hisia

kwa hisia
به طور احساسی، با احساس، به طور محسوس، به طور حسّی، حسّاسانه، حسّی، به طور ملموس، از نظر خلقی، بیشعورانه
دیکشنری سواحیلی به فارسی

واژه‌های مرتبط با kwa hisia

kwa hasira

kwa hasira
بِه طُورِ عَصَبانی، با عَصَبانیَّت، بِه طُورِ بَداَخلاق، بِه طُورِ عَصَبی، با حالَتِ عَصَبی، عَصَبی، با اِحساسات زیاد، با نااُمیدی، عَصَبانیَّت آمیز، با بَداَخلاقی، با حَرارَت، با سَرسَختی، بِه شِدَّت خَشمگین، با تُندخویی، با حالَتِ آزُردِه، بِه طُورِ خَشمگینانِه، خَشمگینانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی

kwa hila

kwa hila
با هوشیاری، با تَرفَند، بِه طُورِ فَریبکارانِه، با تَزویر، ناقابِلِ اِعتِماد، فَریبکارانِه، با فَریبکاری، بِه طُورِ خائِنانِه، بِه طُورِ خِیانَت آمیز
دیکشنری سواحیلی به فارسی