معنی kwa haki kwa haki شایسته، برای عدالت، به طور منصفانه، با انصاف، به حق، عادلانه، حقاً دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa hiari kwa hiari اِختیاری، بِه طُورِ داوُطَلَبانِه، بِه طُورِ خُود بِه خُود، داوُطَلَبانِه، مُشتاقانِه دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa hamu kwa hamu با اِشتیاق، مُشتاقانِه، بِه طُورِ پُرشور، با حَسرَت، اِشتیاق آمیز دیکشنری سواحیلی به فارسی