معنی kwa dalili
kwa dalili
به طور علامتی، برای علائم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kwa dalili
kwa asili
kwa asili
بِه طُورِ نُخُستین یا اَصلی، طَبیعَتاً
دیکشنری سواحیلی به فارسی