ترجمه kuzuwia به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuzuwia
kuzuia
- kuzuia
- مَمنوع کَردَن، جِلوگیری کُنَد، مُمانِعَت کَردَن، مَسدود کَردَن، بافِر شُدَن، بازداشت کَردَن، مُحَرِّک، بازدارَندِگی، بازدارَندِه، مُخالِفَت کَردَن، پیشگیری، مانِع شُدَن، عایِق بَندی کَردَن، جِلوگیری کَردَن، مَحدود کَردَن، تَحرِیم کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kutumia
- kutumia
- مُفید بودَن، بَرایِ اِستِفادِه، اِعمال کَردَن، مَصرَف کَردَن، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، صَرف کَردَن، اِستِفادِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvutia
- kuvutia
- جَذب کُنَندِه، جالِب، فَریفتَن، جَذب کَردَن، جَذّاب، جَذّابِیَت، فَریبَندِگی، مَجار کَردَن، قانِع کُنَندِه، دِلرُبا، وَسوَسِه اَنگیز، دِلنِشین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kurudia
- kurudia
- تِکرَار، تِکرَار کُنید، حَلقِه زَدَن، تِکرار کَردَن، تِکرَارپَذیری، تِکرَارگَرایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی