معنی kuzingira
kuzingira
محاصره کردن، احاطه کردن، صحنه را به دست گرفتن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuzingira
mazingira
mazingira
مُحیطی، مُحیط زیست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuingiza
kuingiza
قَرار دادَن، بَرایِ دَرج کَردَن، وارِد کَردَن، نَهادَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuingia
kuingia
نُفوذ، وارِد شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی