ترجمه kuzindua به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuzindua
kugundua
- kugundua
- تَشخیص دادَن، کَشف کُنید، شِناسایی، کَشف کَردَن، مُتِوَجّه شُدَن، دَرک کَردَن، مُشَخَّص کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulinda
- kulinda
- نِگَهبانی کَردَن، بَرایِ مُحافِظَت، پَناه دادَن، مُحافِظَت کَردَن، حِفاظَت کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی