kuzima kuzima غِیرِفَعّال سازی، خاموش کَردَن، غِیرِفَعّال کَردَن، خَفِه کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuzuiwa kuzuiwa خَفِه کُنَندِه، جِلوگیری کَرد، ناکارا کَردَن، مَحدود، گِرِفتار کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvimba kuvimba تاوَل زَدَن، تَوَرُّم، داغ کَردَن، بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، مُلتَهِب، اِلتِهابی، وَرَم کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuziba kuziba مَسدود کَردَن، پِلاگین، خَفِه کَردَن، گِرِفتِگی کَردَن، وَصلِه زَدَن دیکشنری سواحیلی به فارسی