ترجمه kuvutia به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
معنی kuvutia
- kuvutia
- جذب کننده، جالب، فریفتن، جذب کردن، جذّاب، جذّابیت، فریبندگی، مجار کردن، قانع کننده، دلربا، وسوسه انگیز، دلنشین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuvutia
kutumia
- kutumia
- مُفید بودَن، بَرایِ اِستِفادِه، اِعمال کَردَن، مَصرَف کَردَن، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، صَرف کَردَن، اِستِفادِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvunja
- kuvunja
- شِکَستَن، بَرایِ شِکَستَن، مُنحَل کَردَن، نَقض کَردَن، قَطع کَردَن، پارِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی