ترجمه kuvamia به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuvamia
kutumia
- kutumia
- مُفید بودَن، بَرایِ اِستِفادِه، اِعمال کَردَن، مَصرَف کَردَن، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، صَرف کَردَن، اِستِفادِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvutia
- kuvutia
- جَذب کُنَندِه، جالِب، فَریفتَن، جَذب کَردَن، جَذّاب، جَذّابِیَت، فَریبَندِگی، مَجار کَردَن، قانِع کُنَندِه، دِلرُبا، وَسوَسِه اَنگیز، دِلنِشین
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvimba
- kuvimba
- تاوَل زَدَن، تَوَرُّم، داغ کَردَن، بَرآمَدِگی پِیدا کَردَن، مُلتَهِب، اِلتِهابی، وَرَم کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kupamba
- kupamba
- تَزئِین و آرایِش کَردَن، بَرایِ تَزئِین، زینَت دادَن، زیبا کَردَن، تَزئِین کَردَن، پَر پَرواز کَردَن، تَأمین کَردَن، داماد شُدَن، پوشاندَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی