ترجمه kutunza به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
معنی kutunza
- kutunza
- مراقبت کردن، برای مراقبت از، تأمین کردن، توجّه کردن، پرستاری کردن، نگهداری کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kutunza
kutumia
- kutumia
- مُفید بودَن، بَرایِ اِستِفادِه، اِعمال کَردَن، مَصرَف کَردَن، اِستِثمار کَردَن، مَهار کَردَن، صَرف کَردَن، اِستِفادِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuvunja
- kuvunja
- شِکَستَن، بَرایِ شِکَستَن، مُنحَل کَردَن، نَقض کَردَن، قَطع کَردَن، پارِه کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی