ترجمه kutenganisha به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
معنی kutenganisha
- kutenganisha
- جدایی، جدا کردن، قطع کردن، قطع ارتباط، انفصال، حواس پرت کننده، واگرا
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kutenganisha
kutenganishwa
- kutenganishwa
- جُدا شُدِه، جُدا شُدِه اَست، جُدایی، تَفکِیک، قَطع شُدِه، بی اِرتِباطی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kulinganisha
- kulinganisha
- مُقایِسِه کَردَن، مُقایِسِه کُنید، مُقایِسِه ای، تَضَاد داشتَن، مُقابَلِه، مُشَابِه دانِستَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuunganisha
- kuunganisha
- اِدغام کَردَن، اِتِّصال، ضَمیمِه کَردَن، جَذب کَردَن، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، زَنجیر کَردَن، گُروه کَردَن، تَرکیب کَردَن، اِتِّصال دادَن، مُتَّحِد کَردَن، گُروه بَندی کَردَن، اَنباشتِه کَردَن، دَرهَم پیچیدَن، بافتِگی، پِیوَند دادَن، تودِه کَردَن، ریسمان کِشیدَن، یِکپارچِه کَردَن، مِتَّحِد شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی