ترجمه kutengana به فارسی - دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kutengana
kutangaza
- kutangaza
- تَبلِیغ کَردَن، اِعلام کُنَد، اِعلام کَردَن، پَرتَواَفکَندَن، سَرگیجِه دادَن، فَرمان دادَن، اِعلان کَردَن، اِظهار کَردَن، بَیان کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی