جدول جو
جدول جو

معنی kutangaza

kutangaza
تبلیغ کردن، اعلام کند، اعلام کردن، پرتوافکندن، سرگیجه دادن، فرمان دادن، اعلان کردن، اظهار کردن، بیان کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی