kuzuiwa kuzuiwa خَفِه کُنَندِه، جِلوگیری کَرد، ناکارا کَردَن، مَحدود، گِرِفتار کَردَن دیکشنری سواحیلی به فارسی
kurudia kurudia تِکرَار، تِکرَار کُنید، حَلقِه زَدَن، تِکرار کَردَن، تِکرَارپَذیری، تِکرَارگَرایی دیکشنری سواحیلی به فارسی