معنی kuruhusu
kuruhusu
اجازه دادن، اجازه دهد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
واژههای مرتبط با kuruhusu
kujiruhusu
kujiruhusu
خودراضی، بِه خُودَت اِجازِه بِدِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuhusu
kuhusu
مَربوط بِه، دَر مُورِدِ
دیکشنری سواحیلی به فارسی